با این حال، در نور سرد و سخت سال 2023، بسیاری از این اشتیاق نابجا یا حداقل اغراق شده به نظر می رسد. بر اساس برخی برآوردها، 92 شرکت در این بخش از ابتدای سال تاکنون بیش از 25000 کارمند را اخراج کرده اند. بسیاری از کسانی که برای عرضه عمومی برنامه ریزی کرده بودند، پیشنهادات خود را به تعویق انداختند و انتظارات خود را از میزان امید به افزایش سرمایه کاهش دادند. به عنوان مثال، هتل های Oyo Hospitality، طبق گزارش ها، حجم عرضه اولیه عمومی خود را به کمتر از نیمی از برآورد اولیه 1.2 میلیارد دلاری خود کاهش داده است.
در موارد دیگر، شرکت های مالی بزرگ ارزش برخی از سرمایه گذاری های خود را تا نصف کاهش داده اند. سرمایهگذاران کمتر و کمتری وجود دارند که میروند – به حدی که یکی از کنفرانسهای شبکهای اخیر به هرج و مرج منجر شد، وقتی دهها کارآفرین آمدند و تقریباً هیچ سرمایهگذاری در آن حضور نداشتند.
اصلاً تعجب آور نیست که صنعتی که اینقدر به پول نقد سرمایه گذاران متعهد وابسته است، در دنیای افزایش نرخ بهره با مشکل مواجه شده باشد. بر اساس برخی برآوردها، میزان بودجه این بخش در سه ماهه اول سال جاری در مقایسه با سه ماهه مشابه در سال 2022، 75 درصد کاهش یافت. استارتآپهایی که در مراحل پایانی به دنبال بودجه برای گسترش فعالیتهای خود هستند، بهویژه جذب این بخش سخت شده است. پول
تورم بالاتر همچنین به این معنی است که حاشیه سود در حال کاهش است – برای کسانی که در بخش علاقه مند به کسب سود هستند. در مورد بقیه، تورم نیز چشم انداز رشد مصرف واقعی را در میان مخاطبان هدف تضعیف کرد. زمانی که مشتریان شما در معرض خطر سقوط قیمت های بالاتر برای اقلام ضروری هستند، به سختی می توانید سناریوهای خوش بینانه ای برای رشد داشته باشید.
استارتآپهای هندی آنقدر استعداد – و توجه – جذب کردهاند که تصور اینکه این بخش برای همیشه افسرده بماند، سخت است. با این حال، حداقل سه درس وجود دارد که ما در هند می توانیم از این رکود بیاموزیم.
داستان های مورد علاقه خود را کشف کنید
اول، ما نباید اهمیت جذاب ماندن برای سرمایه ریسک جهانی را به حداقل برسانیم. هنگامی که امور مالی جهانی به جای دیگری نگاه می کند، شرکت های هوشمند و جاه طلب هندی با گزینه های بسیار کمتری باقی می مانند. در حال حاضر گزارش شده است که – به طرز عجیبی – بانک های هندی ممکن است از بانک مرکزی درخواست کرده باشند که یک خط سرمایه ویژه برای استارت آپ ها اختصاص دهد. امیدواریم که بانک مرکزی هند چنین درخواستهایی را نادیده بگیرد. خطرات ناشی از رشد بالا باید توسط بازوهای تخصصی مالی متحمل شوند، نه توسط صندوق ها یا بانک های تضمین شده توسط دولت. محدودیت هایی برای کارهایی که دولت می تواند انجام دهد وجود دارد.
دوم، ما باید در مورد اندازه و انعطاف پذیری بازار مصرف هند واقع بین باشیم. در حالی که ممکن است در حال حاضر بزرگترین کشور جهان باشیم، اما برای مدتی طولانی، حتی هرگز، بزرگترین بازار نخواهیم بود.
برخی از استارتآپهای هندی بر اساس تصورات غیرواقعی از اینکه چه کسی میتواند خدماتشان را بپردازد، انتظارات بسیار بالایی را به سرمایهگذاران خود فروخت. تنها کسری از جمعیت 1.4 میلیاردی هند مصرف کننده در سطح طبقه متوسط جهانی هستند. برای مثال، شرکتهای فینتک هندی به دسترسی تقریباً جهانی پلتفرمهای پرداخت جدید اشاره میکنند. با این حال، تنها 6.5 درصد از کاربران در آن پلتفرمها مسئول تقریباً نیمی از کل تراکنشها هستند.
بازار مصرف داخلی هند به اندازه کافی بزرگ نیست که ارزش گذاری استارت آپ های ما را توجیه کند، و همچنین به اندازه کافی بزرگ نیست که اقتصاد ما را با نرخ های مورد نیاز ما رشد دهد. هم استارت آپ ها و هم شرکت های هندی در بقیه اقتصاد باید جاه طلبی های خود را فراتر از مرزهای کشور گسترش دهند.
در نهایت، فرض نکنیم که موفقیت از آن ماست. بسیاری از بخشهای مورد توجه ما – خدمات مبتنی بر فناوری اطلاعات، داروهای عمومی، قطعات خودرو – دارای نقصهای مرگبار هستند یا در خطر غلبه بر واقعیتهای فنی، مالی یا نظارتی قرار دارند. بخش استارتآپ حداقل ممکن است بتواند به سرعت با شرایط در حال تغییر سازگار شود. این را نمی توان در مورد سایر بخش های قهرمان هند گفت.